سالم کالا
خوش بحال روزگار...
بووم....
آغاز سال یک هزار و چهارصد هجری شمسی!
بوی خاک بارون خورده ، بوی شکوفه های درخت همسایه ، آواز گنجشک ها ، بوی سبزی پلو که عطر سیر تازش پیچیده تو خونه ،سفره هفت سین گوشه خونه ، صدای مجری های تلویزیون که خوشحالیشون مشخصه واقعی هست ، بوی عود ، لباس های نو ،بوی پرتقال ، دقت کردید سیب و پرتقال شب عید عطرش با بقیه سیب و پرتقال های ایام دیگه ی سال متفاوته؟! صدای استارت ماشین هایی که چند ساعت بعد سال تحویل دارن میرن عید دیدنی ...
نرم نرمک میرسد اینک بهار؛خوش بحال روزگار
شلوغی بازار شب عید ، خونه تکونی ، فرش شستن تو حیاط ، ماهی گلی کوچولو تو تنگ شیشه ای ، دست فروش های تجریش که داد میزنن بدو بیا ماهی شب عید ، سبزه های گوشه بساط دستفروش ، بوی عود ، یکی از این بساطیا آهنگ قرص قمر بهنام بانی رو پلی کرده و اون ورتر چند تا بچه دستفروش که دارن دستمال کاغذی و سنبل میفروشن فارق از دنیای بیرون با آهنگ می رقصند...
دور میدون مردی نشسته و داره با ویالن آهنگ نوروز آمد مرضیه رو میزنه ، حرکت آرشه روی ویالون نشان از این داره که موهایش را در راه هنر سفید کرده....
زنی در اواخر میانسالی با ساک دستی چرخ دارش از بین دست فروش ها رد میشه ، داد میزنه قیمه ، قرمه...اما صداش نهایت به دوروبرایاش برسه...
پایین تر وقتی چراغ قرمز شد حاجی فیروز با آن صورت گرفته داره میرقصه و میخونه ابرار خودم چرا نمیخندی؟!!راستی چرا همه حاجی فیروزها غمگین هستن؟!!!چرا نمیخندن؟؟!!!
عمونوروز جان بیا که خیلی به آمدنت احتیاج داریم ، زمستان سالهاست که در دلمان خانه کرده؛
عمونوروز
«عمو نوروز» یا «بابا نوروز» از نمادهای نوروز در فولکلورِ ایرانیان است که به همراه حاجی فیروز سفر میکند.
از ویژگیهای عمو نوروز، میتوان اشاره کرد به زلف و ریشِ سفید ، کلاهِ نمدی، کمربندِ ابریشمیِ آبی، شالِ سفید، شلوارِ کتان و گیوۀ تختنازک. او از میانِ کوه راه میافتد و عصا به دست میآید به سمتِ دروازۀ شهر.
«عمو نوروز» نماد چیست ؟ نماد زمان و به گونهای یادآور «زروان» باستانی یا «زال» شاهنامه است. هم از این روست که پیری است بسیار سالخورده با گیسوان و ریشی بلند و انبوه و سپید، بانوی او ننه سرما است. چون او تنها یک بار در سال و در شب بازپسین سال کهن بابا نوروز را میبیند. پاسخ این پرسش آن است که با آمدن بابانوروز، ننه سرما به راستی به پایان زندگانی خود میرسد. تو گویی که دیدار با شوی گریزپا برای او همراه است با فرجام زندگی با مرگ و این دیدار دیداری است مرگ اندود.»
در داستان دیگری میگوید که ننه سرما، در نخستین روزِ بهارِ هر سال، چشمبهراهِ عمو نوروز میشود تا او را ببیند؛ اما پیش از آمدنِ او، از خستگی خوابش میبرد و پس از بیدار شدن، درمییابد که عمو نوروز آمده و رفته است.همچنین آمده است که اگر این دو همدیگر را ببینند جهان نابود میشود.
حاجی فیروز از کجا آمده است؟
«سیاوش» در زبان اوستایی به معنای «مردِ سیاه» است و به نوعی زندگی در زیرِ زمین ارتباط دارد.در مورد ریشهٔ حاجی فیروز آمده است، حاجی فیروز بازماندهٔ آیین بازگشت ایزد شهید شونده یا سیاوش است. چهرهٔ سیاه او نماد بازگشت او از جهان مردگان است و لباس سرخ او نیز نماد خون سرخ سیاوش و حیات مجدد ایزد شهید شونده، و شادی او شادیِ زایش دوبارهٔ آنهاست که رویش و برکت با خود میآوردند.
بنا بر فرضیهٔ دیگر حاجی فیروز امروزی که مقارن نوروز و سال نو در کوی و برزن مردم را به طرب درمیآورند، از بقایای رسم کهن کوسه برنشین است. با این تفاوت که امروزه چون غلام و سیاهانی نیستند که چنین کنند، دیگران خود را سیاه کرده و به مانند آنان آراسته و تقلیدشان میکنند.
یکی سبزه گندم میزاره ، یکی دونه نارنج سبز میکنه ، یکی هم سبزه نمیزاره !
یکی ماهی قرمز میگیره ، یکی هم نمیگیره !
یکی چهارشنبه سوری از رو آتیش میپره ، اون یکی نمیپره!
یکی لباس عید میخره ، اما اون یکی نظرش اینه برای کودک یتیمی لباس بخره!
یکی قبل سال تحویل قرآن میخونه ، یکی حافظ و شاهنامه !
عزیزان من این چند سال اخیر همه شاهد این هستیم که چقدر مردم خسته هستن ، چقدر از نظر اقتصادی ضعیف تر شدن ، دلخوشی ندارن ، بیاییم به هم قول بدیم در سال جدید به دلخوشی های کوچیک هم ایراد نگیریم ، با هم نجنگیم ، این چند سال خیلی دیدم که میگن ماهی گناه داره ، گندم اصراف میشه ، و از این قبیل حرفها.بذاریم هر کس هر طوری دوست داره زندگی کنه....